سه‌شنبه، دی ۲۲، ۱۳۸۸

سکوت...

مرا خاطرت هست؟
آری،
من همانم...
فقط زرد و تاریک و خسته تر از همیشه
در گوشه تنهایی خویش
همان گونه که لایق از یاد رفتن باشم

.
.
پ.ن 1: نیاز داشتم به نوشتن چون جای دیگری نبود برای شکستنن سکوتم
پ.ن 2: آرزوی موفقیت، برای تمام دوستان عزیز به سفر رفته ام...

هیچ نظری موجود نیست: