بهار هم سرد است...
نه مثل سرمای زمستان...
مثل گرمای روحی خسته...
که گرم است اما نه در کالبد تنهایی خویش....
باشد تاروزی که بيش ازاينها بدانيم و بيش ازاينها بنويسيم وچيزهايی بخوانيم وبنويسيم که پس ازخواندن آنها،اين احساس در ما بيدار شده باشد...که انسان تر شده ايم
بهار هم سرد است...
نه مثل سرمای زمستان...
مثل گرمای روحی خسته...
که گرم است اما نه در کالبد تنهایی خویش....