یکشنبه، بهمن ۱۰، ۱۳۸۹

دوستان خوب ولی دور...



می دانید
دلم دوستان خوب خودم را می خواهد
دلم دور هم بودن های خوب گذشته را می خواهد
دوستان خوب ولی دور را می خواهد...

پ.ن: سکوت به نشانه اعتراض!!!

سازدهنی...

موسیقی چیز عجیبی ست
شبیه هیچ چیز دیگر
طول جغرافیایی اش مبهم
مرکزش، جبر_ جغرافیا و تاریخ....

پ.ن 1: با دوست جدیدم آشنا شوید...ساز دهنی...کم کم زبان یکدیگر را گه گاه می فهمیم!!!
پ.ن 2: نواهای گوش خراش سازدهنی گویا دارد کمی دلنشین می شود... از آمدن و تماشا کردن و گوش کردن آفای پدر به نواهای سازدهنی می گویم
پ.ن 3: مرسی گروه Dang Show بابت تلفیق زیبای سنتی-کلاسیکتان...

دوشنبه، بهمن ۰۴، ۱۳۸۹

اشتباه...

اشتباه مي كنند بعضی ها

که اشتباه نمی کنند!

باید راه افتاد،

با تمام زمین خوردن ها و نرسیدنهایش

رفتن، هیچ ربطی به رسیدن ندارد!

پ.ن: این روزها به دلیل سختی و خستگی از بلاتکلیفی روزگارم تمایل بسیار به نوشتن پیدا کرده ام....

پنجشنبه، دی ۳۰، ۱۳۸۹

لبخند تلخ و شیرین...

گاهی این ماجرا، ماجرای آدمهایست که با شما همکارند و هم تیمی
و وظیفه شما تماما جمع کردن همکار و هم تیم هایتان است
و یا
گاهی هم ماجرای آدم هایست که با شما جلسه می دارند!!!
.
.
.
نگاه کسی که تا همین چند وقت پیشها دانشجو بوده و دیگر نیست!!!

پ.ن 1: خودم هم نمی دانم...حتی خودم.... چه برسد به دیگران
پ.ن 2: غوغای ستارگان نواختن را با ساز دهنی کوچکم، با هم نوازی پیانو را دوست می دارم...

باز است...

پس از مدتی تازه کردن نفس ...