کاش می توانستیم در این دنیای پر از رنگ و راز،
رنگ خود را داشته باشیم...
رنگی که با همه متفاوت بودنهایش می شد در کنارش،
آرام زندگی نمود...
آرامِ آرام...
و بروی همه چیزهایی که سعی بر این دارند
آدمی را با خود هم رنگ نمایند،
خطی پررنگ کشید...
...
..
راستی فراموش کرده بودم، دنیای من که سیاه و سفید است...
بی هیج نشانه ای از سپیدی...
پس می نویسم در حصرت داشتنش،
داشتن همان سپیدی نداشته اش...
رنگ خود را داشته باشیم...
رنگی که با همه متفاوت بودنهایش می شد در کنارش،
آرام زندگی نمود...
آرامِ آرام...
و بروی همه چیزهایی که سعی بر این دارند
آدمی را با خود هم رنگ نمایند،
خطی پررنگ کشید...
...
..
راستی فراموش کرده بودم، دنیای من که سیاه و سفید است...
بی هیج نشانه ای از سپیدی...
پس می نویسم در حصرت داشتنش،
داشتن همان سپیدی نداشته اش...
۱ نظر:
ما در هیچ سرزمینی زندگی نمی کنیم
منزل ما قلب کسانیست که دوستشان داریم و گورستان ما قلب کسانیست که میپنداریم دوستمان دارند.
ارسال یک نظر