یکشنبه، مرداد ۱۳، ۱۳۸۷

باران


باران نمي شوم که بگويي...
خودرا باچه منتي به شيشه مي کوبد...
تا پنجره را باز می کنم...
ابر مي شوم...
تا در حسرت يک روز باراني نگاهم کنی...

هیچ نظری موجود نیست: